کد مطلب:28353 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

تبعید یا زندانی کردن توطئه گران












1740. شرح نهج البلاغة: گزارش شده كه عمران بن حصین، از كناره گیران از علی علیه السلام بود و علی علیه السلام او را به مدائن تبعید كرد؛ چرا كه می گفت: اگر علی بمیرد، نمی دانم مرگش چگونه است!؟ و اگر كشته شود - كه امید داریم كشته شود -، برایش امیدوارم![1].

1741. الغارات - به نقل از سعید اشعری -: علی علیه السلام هنگام حركت به سوی نهروان، مردی از قبیله نخع را جانشین كرد كه نامش هانی بن هوذه بود. وی به علی علیه السلام نامه نوشت كه غنی و باهله فتنه كرده اند و دعا كرده اند كه دشمنت پیروز گردد.

علی علیه السلام به او نوشت: «آنان را از كوفه بیرون كن و هیچ یك از آنان را رها مكن».[2].

1742. تاریخ الطبری - به نقل از محلّ بن خلیفه -: مردی از قبیله بنی سدوس كه نامش عَیْزار بن اخنس بود و به باورهای خوارج اعتقاد داشت، به سمت آنان حركت كرد. در بیرون مدائن، با عدی بن حاتم رو به رو شد كه همراهش اسود بن قیس مرادی و اسود بن یزید مرادی بودند.

عیزار، وقتی با عدی روبه رو شد، گفت: آیا سالمِ بهره بَری یا ستمگرِ گنهكار؟

عدی گفت: سالمِ بهره بَر.

آن دو مرادی گفتند: این سخن را نگفتی، مگر به جهت شرّی كه در باطن داری. به درستی كه ما می دانیم كه عقیده خوارج را داری. ای عیزار! از ما جدا نمی شوی تا تو را نزد امیر مؤمنان ببریم و اخبارت را به وی گزارش دهیم.

زمانی نگذشت كه علی علیه السلام آمد و آن دو خبر را به وی گزارش كردند و گفتند: ای امیرمؤمنان! او بر اعتقاد خوارج است. ما او را می شناسیم.

فرمود: «خونش بر ما حلال نیست؛ امّا او را زندان می كنیم».

عدی بن حاتم گفت: ای امیر مؤمنان! او را به من سپار و من ضمانت می كنم كه از ناحیه او به شما آسیبی نرسد.

علی علیه السلام او را به عدی سپرد.[3].









    1. شرح نهج البلاغة: 77/4.
    2. الغارات: 18/1، بحار الأنوار: 588/356/33.
    3. تاریخ الطبری: 89/5.